هییییسسس!
آن قطره های نرم که بیاید،
پسرک دلتنگیهایش را می شوید،
آرام آرام در پیاده روهای شبانه قدم می زند،
و زمزمه می کند:
"برای تصاحب رویای ماه، به تو فکر می کنم..."*
*از شهریار قنبری
سلام ... خوبی جوون ؟
سلام.. من آدرس ایمیلتون رو نتونستم تو وبلاگ پیدا کنم.. میشه لطفا اینجا بگذارید؟
roozmir@gmail.com
پس چرا قطره ها نمی آیند، دخترک هم در آرزوی شستن دلتنگی هایش پیر شد...
ارسال یک نظر
۴ نظر:
سلام ...
خوبی جوون ؟
سلام.. من آدرس ایمیلتون رو نتونستم تو وبلاگ پیدا کنم.. میشه لطفا اینجا بگذارید؟
roozmir@gmail.com
پس چرا قطره ها نمی آیند، دخترک هم در آرزوی شستن دلتنگی هایش پیر شد...
ارسال یک نظر