۲۰ تیر ۱۳۸۷

آبی عمیق2

سیاه است
چشمها را که ببندم، آبی می‌شود؛
حال شبانه‌ام، حکایت ضرب منفی‌هاست.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

كاش می شد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت .
كاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت .
كاش می شد از قلمهایی كه بر عالم رواست با محبت با وفا با مهربانیها نوشت.
كاش می شد اشتباه هرگز نبودش در جهان داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت.
كاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود كاین همه ی كاشها بر دفتر دلها نوشت........

ناشناس گفت...

اگه بری تو قرمزی حالت خوب می شه ، مطمئن باش !