پهلو گرفته در این حوالی
سنگین و تاریک، حضورش را روی ثانیهها سوار میکند
میتارانمش
میخندم به بیحاصلی رنجی که میبرم
چراغهای رابطه تاریک میمانند
بدون "تا"...
سنگین و تاریک، حضورش را روی ثانیهها سوار میکند
میتارانمش
میخندم به بیحاصلی رنجی که میبرم
چراغهای رابطه تاریک میمانند
بدون "تا"...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر