در آب و آتش و آینه عبور می کنیم
از سپید و سیاه و سرخ
کجاست آن که بخواند:
"دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟"
پی نوشت: چقدر دلنشین اند این ترانه های فرزاد حسنی!
از "خداحافظ همین حالا"
تا
"...سایه تو، یا دل من"
هییییسسس!
۷ نظر:
نمی دانم چقدر در انتخاب واژه « دلنشین » جدی عمل کرده ای.ولی - علی رغم توضيحی که پيشتر در موردش به من داده بودی - وجه تهوع آور شخصيت فرزاد حسنی آنقدر غالب است که نتوانم از هیچ چیزش لذت ببرم.
:) واقعا دلنشین است برایم ترانه های این آدم
به نظرم نباید همه چیز افراد را با هم رد کرد. مثلا من می توانم از زندگی خصوصی و نه چندان سالم کسی مثل مارادونا بدم بیاید ولی او را به عنوان اعجوبه دنیای فوتبال ستایش کنم.
یا نفوذ کلام و قاطعیت دیکتاتوری همچون هیتلر را بپسندم
به غیر از این منصفانه نخواهد بود قضاوت هایمان به نظرم
yani mitonam 5000 bar az rosh rad sham ba mashin!
yani mitonam 5000 bar az rosh rad sham ba mashin!
دست فرمون نازنین واسه این کار رله ست. خداییش!
من ازش ترانه ای نخوندم روزبه جان کجا می تونم بخونم.
فرزاد حسنی رو من به ابروهاش می شناسم.
:)
این موضوع چند وقته که داره خفه ام میکنه! آخرش گفتم بزار بهت بگم. به نظر من تو بچه های اسپارترا، تو از همه تیزتر بودی، روزبه! شیده و پیام بیچاره که اصلا ول معطل. مهسا هم که بیچاره واقعا دلش می خواد یه کاری برای حقوق زنان بکنه و چسبیده به کمپین ملیون امضا که آب و نونی توش نیست و دردسر هم فراوون داره. اما تو!
بابا دست مریزاد، سریع فهمیدی که باید کجا بشینی که اب زیرت نره! منشور هم تجمع و از این حرفا نداره که مجبور باشی بهایی براش بپردازی، هم منفعتتش به لطف حضور خانمهایی که از حقوق زنان سفر خارج و حقوق ملیونی و بورس و خلاصه تجارت فعالیتهای اجتماعی،را درک کرده اند، بسیار فراوان است.
بیچاره جماعت زن ایرانی که امثال تو شده ناجی شون.
برای دوست ناشناسم:
:) چه دوست با اطلاعی دارم. این همه شناخت از من عجیب است! حتی خودم هم به این زوایای پیچیده شخصیتم پی نبرده بودم! ممنون دوست من
برای ساقی:
معمولا ترانه هایی راکه در تیتراژ اولیه و پایانی کارهای این جناب حسنی می شنوی سروده خودش است. این برنامه نه چندان قابل تحمل "فوق العاده" اش هم که این روزها پخش می شود کار دلنشینی دارد در پایان به نظرم
ارسال یک نظر