۱۴ بهمن ۱۳۸۵

ّFrida

چقدر خوشحالم که تمام بلیط های اریکه ایرانیان پیش فروش شده بود و نتوانستم پارک وی جیرانی را ببینم و به خانه برگشتم و کتاب خواندم و فیلم دیدم... فریدا عالیست. باور کنید! با تمام آن ترانه های مکزیکی و گیتار و رقص های زیبا. چقدر خوب بود اگر ما هم از آن هم خوانی های زیبایی که در میهمانی هاشان شینده می شد داشتیم و زمان های دسته جمعی با هم بودنمان آن قدر پر بود از خاطره های شاد و خلاصه نمیشد به "میدونی دل اسیره" و "چشمای منتظر به پیچ جاده"...

نگو که گریم روزهای بیماری و پایانی زندگی سلما هایک خوب نبود یا بودن های تروتسکی در فیلم رنگ اغراق داشت...نه... فریدا عالی بود. باور کن!

بیشتر درباره فریدا کالو

۲ نظر:

پ گفت...

اين فيلم مورد علاقه منه. اولینه توی لیست مورد علاقه هام در ارکات.

Roozbeh گفت...

چه خوب :)