1- کمکم دارد لازم میشود یک نفر دیگر را اضافه کنیم به جمع سه نفرهی خانوادهی صمیمیمان (من و بهادر و منوچهر). این روزها جدا نمیشوم از اِمپیتری پلیرم. لذتِ پیادهرویهای روزانه و شبانه کمکم میکند که با حرکت زندگی کنم و در چاردیواری خانه حبس نشوم. با اینکه زیاد از عمرش نمیگذرد، هوش خوبی دارد این تازهوارد و وقتهایی که روی حالت رندوم میگذارمش، معمولاً انتخابهای خوبی میکند تا در میان نور چراغها و گذرِ پرشتابِ ماشینها، برای لحظههایی هم که شده حس سرخوشی را مزمزه کنم. گاهی خیام را با صدای خشدارِ شاملو برایم میآورد، گاهی اصلانی، گاهی نامجو... خوشحالم که دارمش و ممنونم از دوستی که در روزهایی نهچندان دور، همراهیم کرد برای خریدنش.
2- He’s dying to become a chef
معرکه است این انیمیشینِ جدیدِ والدیسنی. ماجرای موشِ دوستداشتنی و باهوشی که قرار است بهترین آشپزِ پاریس باشد! پر است از لحظههای جذاب و مفرحی که مجبورت میکند با علاقه دنبالش کنی و فراموش کنی هرچه را که پیشتر ذهن و روحت را پر میکرد و پریشانی را به درونت راه میداد. شدید توصیه میکنم تماشای هنرنمایی آشپزخانهای رِمی، امیل و دوستانِ کوچکِ دیگرش را.
3- فردا (امروز در واقع) از 9:30 صبح تا 7 شب سمینار دین و مدرنیته2 در حسینیه ارشاد برگزار میشود. به نظر برنامهی جالبی میآید و شنیدهام که مصطفی ملکیان هم سخنرانی دارد. کدیور هم که معمولاً پای ثابت چنین مراسمی است. امیدوارم لااقل به بعضی از سخنرانیهای مهم برسم.
4- تولد دوستِ مسافرم مبارک.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر