۲۳ دی ۱۳۸۵

romanticism

و تو چه میدانی زیبایی چیست؟

آن بوی خوش را تنها من احساس کرده ام،

فرو داده ام، و در لذتی عمیق شناور شده ام

پس من در جهان یگانه ام...

ا

۷ نظر:

ناشناس گفت...

جالبه! من و تو هر كدوم يه جوري يگانه ايم انگار.
دلم براي هر چي دوسته، تنگ شده
زودتر بيا

ناشناس گفت...

مي خواستم اينبار ديگه نظر بدم ولي وقتي نوشته ها تو خوندم...سخته نوشتن اينجا برام،اينو كه ميدوني
بذار اينبارم همون ناشناس باشم بدون حرفي براي زدن

ناشناس گفت...

اگر خوب نگاه كني مي بيني همه تو اين دنيا هم يگانه اند و هم تنها تنها چون يه دنيا حرف دارن ولي گوش ي براي شنيدن ندارند چون رفيق اهل دلي نيست همين خود تو تا حالا چند بار پاي درد دل يه آدم نشستي؟؟؟ يگانه هستند چون احساسات پاكي دارند حتي شرورترينشون ته قلبشون يه نقطه ميتوني ببيني كه هنوز سفيده!! راستي جند وقته ته دلتو نگاه نكردي ؟؟؟؟

ناشناس گفت...

زیبایی وجود نداره...

Roozbeh گفت...

برای کامنت دوم: میدونم...خودتو اذیت نکن. عیب نداره. البته خوشحال میشم بنویسی

Roozbeh گفت...

برای کامنت سوم: نمیدانم این دوست ناشناس دوم کیست. ولی چرا فکر میکند که احتمالا مدت هاست ته قلبم را نگاه نکرده ام و باز هم احتمالا پای درد دل کسی ننشسته ام؟!!
؟

ناشناس گفت...

سلام روزبه جان خیلی شرمنده ام که حال و احوال نمی پرسم.
به قول خودت امیدوارم به نتایج خوب ختم بشه
خیلی خیلی خوشحال شدم دیدم وبلاگ زدی با اینکه زیاد نخوندمش ولی می دونم مطالبش خوندنی خواهد بود
شاد و سلامت و پیروز باشی