۱۲ بهمن ۱۳۸۶

مساله‌ی کپی‌رایت

1. آن‌‌قدر سُرودِ گُلِ علیزاده و گروه هم‌آوایان را دوست داشتم و آ‌ن‌قدر از کنسرت تابستانیشان لذت برده‌ بودم که وقتی آلبوم منتشرشده‌اش را پشت ویترین بخش موسیقی شهرِ کتابِ اِبنِ سینا دیدم، فوراً از فروشنده خواستم قبضش را برایم بنویسد. قبض را که نگاه کردم اما انگار چیزی اشتباه بود. نمی‌فهمیدم چرا با عدد یک و صفرهای زیاد بعد از آن مواجه شده‌ام! قیمت را که پرسیدم، جواب گرفتم که 10000 تومان! توضیح که خواستم، فروشنده گفت این کار در ایران و برای ایران تولید نشده (به خاطر تک‌خوانی‌های افسانه رثائی که خیلی زیباست!) و مجوز داخلی ندارد. ولی چون به‌طور غیرقانونی تکثیر می‌شد، آقای علیزاده با ناشر آلبوم صحبت کرد که با قیمت کمتر، تعدادی برای داخل ایران تولید و عرضه بشود تا مخاطبان داخلی که دنبال کار اصل هستند و نمی‌خواهند کُپی بخرند، دسترسی داشته باشند به کارِ اصلی. قیمت واقعیِ کار در اروپا چیزی در حدود 20 پوند است. به نظرم حالا که کارِ اصلی (هرچند با قیمتِ زیاد نسبت به بازارِ موسیقی داخلی( در بازار وجود دارد، یا باید همین نسخه را خرید و یا اصلاً قِیدِ شنیدنِ آلبوم و لذت بردن از آن را زد. راه حلِ سومی هم ندارد.


2. می‌خواستم "کافکا در ساحل"، رمانِ بلندِ هاروکی موراکامی را بخرم ولی رسماً دیوانه شدم! 3 ترجمه‌ی متفاوت از داستان در بازار وجود دارد. ترجمه‌هایی که اختلافشان در همان صفحه‌ی اول به‌شدت فحش است. ترجمه‌هایی که انتشارات کاروان و بازتاب‌نگار منتشر کرده‌اند، با هم اختلافاتِ اساسی دارد. چه در لحن و چه در محتوا! باورتان نمی‌شود که یک جمله، در همان صفحه‌ی اول که مطابقت دادم، در یکی بود و در دیگری کاملاً حذف شده بود. دوستی می‌گفت ترجمه‌ی مهدی غبرائی هم با این‌ها اختلافش زیاد است. همان دوست یادآوری می‌کرد که یک‌بار هم که شده عدم رعایت کپی‌رایت به ضررمان تمام شد. راست می‌گفت. اگر ناشر اصلی به یکی از انتشارات داخلی اجازه‌ی رسمی ترجمه و فروش کتاب را داده بود، این‌قدر گیج نمی‌شدیم و با خیال راحت از این‌که ترجمه‌ای با کیفیت خوب و روان پیش رویمان است، کتاب را می‌گرفتیم.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

"به دنبال کدوم حرف و کلامی
سکوتت گفتن تمومِ حرفاست..."
........




چقدر سکوت میکنم این روزها..
چقدر سکوت این روزها لازمم است
..
چقدر ...........
.
کم اورم..
من هم!
اما ساکت بر قبر خود نشسته و ارام بر سر میزنم